آنها روزی هزار بار میمیرند؛ از اول صبح که باید از خواب بیدار شوند تا شب که باید به خواب روند... هر روز شاید با امید بخشش یا شاید هم تغییر قانون، عفو یک مقام بالاتر... یا معجزه. این داستان نوجوانانی است که پیش از هجده سالگی کسی را کشتهاند و در بند امیدوارند تا کسی «قصاص» نکند. گاهی تا سپیده آخرین صبح، امید واهی...